1. The snake slithered through the grass silently.
مار به آرامی در چمن لغزید.
2. I saw a venomous snake in the jungle during my hike.
در حین پیادهروی در جنگل، یک مار سمدار دیدم.
3. The snake shed its skin as part of its natural process.
مار پوست خود را به عنوان بخشی از فرایند طبیعی خود ترک کرد.
4. My sister is terrified of snakes and cannot even look at pictures of them.
خواهرم از مارها میترسد و نمیتواند حتی به تصاویر آنها نگاه کند.
5. The snake charmer entertained the crowd with his mesmerizing performance.
چارلست مار با اجرای خیره کنندهاش مردم را سرگرم کرد.
6. The snake coiled itself around the tree branch, waiting for its prey.
مار خود را به دور شاخه درخت پیچید و منتظر شکار خود بود.
7. The snake’s venomous bite can be deadly if not treated immediately.
لدغه سمدار مار در صورت عدم درمان فوری میتواند مرگبار باشد.
8. The snake’s vibrant colors warned predators of its venomous nature.
رنگهای شاداب مار، شکارچیان را از طبیعت سمدار آن هشدار میدهد.
9. The snake charmer used a flute to control the movements of the snakes.
چارلست مار از نی برای کنترل حرکات مارها استفاده میکرد.
10. The snake silently slithered away into the bushes, avoiding any confrontation.جوان ایرانی (irjavan.com)
مار به آرامی در خوابگاهها جلوه کرد و از هرگونه درگیری خودداری کرد.
معنی کلمه مار به انگلیسی همراه چند مثال کاربردی
متن آهنگ رضا صادقی تیتراژ سریال مرداب
قسمت نشد که بگیری دستمو یه بار دیگه
من دیگه مغزم قبول کرد مهم نیست از این به بعد دلم چی میگه
تو دیگه عوض نمیشی تو منم کردی دیوونه
ته یه قصه رو صد بار بخونی بازه همونه
منم دلم تنگ میشه ببین منم بعد تو خوردم زمین
ولی دیگه حرفشو نزن دیگه بذار برو پشتتو نبین
منم دلم برات تنگ میشه هنوز شاید اتفاقی دیدمت یه روز
ولی دیگه نمیشناسی منو گلم مگه خودت نگفتی که بساز بسوز
من بعد نمیخوام دیگه خاطرتم رد شه آدم خوب قصه هم شاید یه روز بد شه
از این به بعد هر طوری هست روزات باید سرشه
دوباره برگردی که چی همه چی بدتر شه
قشنگی تو هنوز برام ولی تو خواب کنار تو ساختم زندگیمو رو آب
شبیه یه ماهی که شد عاشق مرداب عاشق مرداب
منم دلم تنگ میشه ببین منم بعد تو خوردم زمین
ولی دیگه حرفشو نزن دیگه بذار برو پشتتو نبین
منم دلم برات تنگ میشه هنوز شاید اتفاقی دیدمت یه روز
ولی دیگه نمیشناسی منو گلم مگه خودت نگفتی که بساز بسوز